طرح مسأله و ضروت بحث

پدیده ای نو ظهور به نام سبک زندگی

مفهوم سبک زندگی پدیده جوان و نوظهوری است که کمتر از نیم قرن از عمر آن نمی گذرد. پدیده سبک زندگی از مشخصات جهان نوین و مدرنیته است. با مطالعه سبک زندگی و تعمیق درباره آن می توان از هنجارهای پنهانی که در اذهان، باورها و رفتارهای مردم یک جامعه قابل مشاهده است سردرآورد.

سبک زندگی را می توان بر اساس فاکتورهای مختلفی بررسی کرد؛ بر اساس طبقه و جایگاه افراد در جامعه؛ بر اساس سبک زندگی جنسیت ها، موقعیت ها، مشاغل و ...؛ اما تمام این سبک ها در ایران تحت دو عنوان کلی سبک زندگی سنتی و مدرن قابل بررسی است. چرا که تمام مسائلی که ایران در تمام این 150 سال اخیر با آن درگیر بوده ریشه در دو مفهوم سنت و مدرنیته دارد.

برای تصویر کردن سبک زندگی سنتی و مدرن از رسانه سینما استفاده کردیم و سینما را به عنوان یک رسانه هنری مورد مطالعه قرار دادیم که تصویرهای متفاوتی از سبک زندگی را منتشر می کند. چرا که مطالعه سینما به عنوان یک رسانه فرهنگی و اجتماعی می تواند ما را به عمق لایه های حیات اجتماعی مان برساند.
 

مقدمه

تعریف و مفهوم سبک زندگی

سبک زندگی را «شیوه زندگی» یا به نحو دقیق تر الگوها و شیوه های «زندگی روزمره» تعریف کرده اند، که نه تنها شامل الگوهای فردی مطلوب از زندگی، بلکه شامل تمام عادات و روش هایی که فرد یا اعضای یک گروه به آنها خو کرده یا عملاً با آنها سر و کار دارد می شود.

بنابراین سبک زندگی به خانه و اثاثیه محدود نمی شود و تمام چیزها مانند الگوهای روابط اجتماعی، سرگرمی، مصرف و لباس را در بر می گیرد و نگرش ها، ارزش ها و جهان بینی فرد و گروهی که عضو آن است را منعکس می کند. به تعبیر دیوید چنی (چنی، 16، 1378) کسانی که در جوامع مدرن زندگی می کنند برای توصیف کنش های خود و دیگران از مفهوم سبک زندگی استفاده می کنند.

افعال آدمیان چه معنایی دارد و امیال آنها در چه نهفته‌ست

سبک زندگی مجموعه ای از طرز تلقی ها، ارزش ها، شیوه های رفتار و سلیقه های افراد در زندگی روزمره است که با مطالعه آن می توان به دریافتی از این ارزش ها و رفتارها رسید. به کمک سبک زندگی است که ما می توانیم آنچه را مردم انجام می دهند، چرایی آن و معنایی که برای آنها و دیگران دارد، را درک کنیم.

به این دلیل است که در دنیای امروز برای برنامه ریزی و مدیریت در عرصه های مختلف زندگی مردم یک جامعه پیش از هر اقدامی لازم است تا سبک زندگی مردم و مؤلفه های آن برای برنامه ریزان و مدیران حوزه های مختلف مشخص شود تا آنها بر مبنای آن بتوانند برنامه هایی علمی و مبتنی بر واقعیت در حوزه های تحت مدیریت خود ترسیم کنند.
 

نزاعی پیوسته بین سنت و مدرنیته در ایران معاصر

با نگاهی به تحولات این سال های ایران می توان به این نتیجه رسید که تمام آنچه در این سال ها در جامعه ایران می گذرد ریشه در دو مفهوم سنت و مدرنیته دارد. در واقع مجموعه مسائلی که ایران در تمام این سال ها با آن درگیر است نتیجه صد و پنجاه سال تاریخ این کشور است که در نزاعی پیوسته میان سنت و مدرنیته شکل گرفته است.

و جالب اینکه تا به امروز نه تنها نتیجه این نزاع – برخلاف تاریخ غرب - به شکل قطعی اعلام نشده است، بلکه حتی ما تصویری از جامعه در حال گذار ایران در اختیار نداریم تا به ما نشان دهد روند گذار از سنت به مدرنیته چه شکل و شمایل و چه شیب و شتابی داشته است.

احتمالاً این روند در تمام این سال ها به سبب وقوع اتفاقات گوناگون، از قبیل وقوع جنگ تحمیلی، سازندگی های اقتصادی، اصلاحات سیاسی و فرهنگی و جابه جایی های قدرت همیشه روندی خطی و مستقیم از سنت به مدرنیته نداشته است. برای واکاری و کشف این روند یکی از جدیدترین روایت ها، روایتی است که می توان از سبک زندگی مردم ایران در تمام این سال ها ارائه داد.
 


تحت تاثیر قرار گرفتن سبک زندگی با ظهور رسانه‌های نوین

از سوی دیگر ورود هر یک از روش ها و فناوری های دنیای مدرن تغییرات بنیادینی در زندگی، احساس، تفکر و شیوه زندگی و فرهنگ انسان امروز بوجود آورده است. روزنامه ها، رادیو و تلویزیون، فیلم و سینما و... هر یک تصویرهای جدید و متفاوتی از سبک زندگی را دائماً منتشر می کنند. افراد تحت تأثیر رسانه ها به سلیقه ها و ارزش های خود شکل می دهند. هنر موجود در این رسانه آینه و انعکاسی از جامعه است و به واسطه جامعه مشروط شده و تعین می یابد.

در واقع اگر فرض کنیم رسانه سینما و هنری که در این رسانه است فرصت تعمق و تأمل بیشتری را از سایر رسانه ها از جمله تلویزیون و روزنامه ها (که وظیفه خبررسانی و اطلاع دهی شان پررنگ تر است) دارد، می توان این طور در نظر گرفت که شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که مجموعاً تأثیری مستقیم در شکل گیری سبک زندگی افراد یک جامعه دارند در این رسانه بیشتر از سایر رسانه ها پرداخته شده است و در واقع شاید بتوان گفت سندی از سبک زندگی افراد آن جامعه است.


رسانه سینما، جایگاهی ویژه در میان ایرانیان

با تکیه بر این نکته مهم که سینما رسانه هنری ست که در دنیای امروز این هنر - رسانه تبدیل به صنعت پرسودی شده است - که میلیون ها نفر دست اندر کار دارد؛ فرض این پژوهش این است که سینمای ایران فقط امری هنری بی ارتباط با جامعه و سیر تاریخی تحولات آن نیست، بلکه رسانه یی هنری ست که با جامعه و تاریخ ایران درآمیخته و نشانگر و بازنمای آن است.

بنابراین به طور کلی هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های سبک زندگی در فیلم های سینمایی سه دهه سینمای ایران با تکیه بر رسانه بودن سینما و اهمیت دو مفهوم سنت و مدرنیته در تحولات جامعه ایرانی است.
 

نوع رویکرد پژوهش و اهداف آن

این پژوهش توصیفی تبیینی است. توصیفی است، چرا که ویژگی های شکلی و موضوعات مطرح شده در فیلم ها را در قالب مقوله ها و زیرمقوله های معینی توصیف می کند؛ و تبیینی است، به این دلیل که این پژوهش با طرح فرضیات و سوالات متعدد به دنبال اثبات یا رد ادعایی است. از این رو باید بود یا نیود ارتباط میان متغیرهای هر یک از فرضیات و سوالات را تبیین و وارسی کند.


بنابراین اهداف پژوهش شامل اهداف توصیفی و تبیینی به شرح زیر است:

توصیف دقیق مؤلفه های سبک زندگی و مشخصات فیلم های سینمایی مورد بررسی این پژوهش در سه دهه 60، 70 و 80

شناسایی سبک های زندگی نشان داده شده در فیلم های سینمایی در سه دهه 60، 70، 80 سینمای ایران


شناسایی الگوی رفتار غالب در فیلم های این سه دهه در دوره زمانی مورد بررسی فرضیات

1- بین الگوی رفتار مادی و سبک زندگی سنتی رابطه معناداری وجود دارد.

2- بین الگوی رفتار فرهنگی و سبک زندگی مدرن رابطه معناداری وجود دارد.

3- سبک زندگی سنتی در مقایسه با سبک زندگی مدرن بیشتر در فیلم ها نشان داده شده است.

4- الگوی رفتار نشان داده شده در فیلم های دهه 60 و 70 الگوی رفتار فرهنگی و در دهه 80 الگوی رفتار مادی است.

5- بین دهه ساخت فیلم و تک تک مؤلفه های سبک زندگی مورد بررسی در این پژوهش هر کدام به طور جداگانه (گذران اوقات فراغت، پوشش و مدیریت بدن، روابط میان فردی، نوع و شیوه غذا خوردن، کالاهای منزل و چیدمان آن، آداب و رسوم فردی و اجتماعی) رابطه معنادار وجود دارد.

6- بین ارزش های حاکم در فیلم ها و دهه ساخت آن ها ارتباط معنادار وجود دارد.

7- بین مشخصات فیلم ها (جایگاه فیلم در پژوهش، درجه بندی فیلم، ژانر، گروه سنی محوری بازیگران، ترکیب جنسیتی غالب بازیگران، نوع موسیقی فیلم) با دهه ساخت آنها ارتباط معنادار وجود دارد.
 

چارچوب نظری پژوهش
این پژوهش در دو حوزه سبک زندگی و سینما (رسانه) از مباحث نظری مطرح شده در این حوزه ها برای تدوین مدل پژوهش خود بهره برده است؛ به همین دلیل خلاصه یی از نظریات نظریه پردازانی که در این مهم از آنها استفاده کرده ایم در زیر می آید.
 

الف. نظریات حوزه سبک زندگی:

به طور کلی با توجه به نظریات مطرح شده در خصوص سبک زندگی به این نتیجه می توان رسید که بسیاری از محققان در دو دهه گذشته مفهوم سبک زندگی را به عنوان جایگزینی برای مفهوم طبقه دانسته اند. استدلال اصلی این است که گروه بندی های عمومی مبتنی بر تعلق طبقاتی، کمتر از سبک زندگی افراد قادر به تبیین رفتارها یا ارزش ها و نگرش های ایشان است. البته این گفته به معنای محو شدن گروه بندی های طبقاتی نیست، بلکه کارآمدی تحلیل آن را زیر سوال می برد.

از آنجائی که در این پژوهش قصد داریم در کنار بررسی رفتارهای غیر مصرفی افراد در فیلم ها برای رسیدن به سبک زندگی، رفتارهای مصرفی آنها را نیز بررسی کنیم، بنابراین تمرکزمان را علاوه بر رفتارهای غیرمصرفی، بر مفهوم مصرف قرار می دهیم و بر این اساس نیز مدل پژوهش را تدوین خواهیم کرد.

از میان نظریه پردازان کلاسیک سبک زندگی که طرح نظریاتشان پیش از این آمده، «زندگی برای نشان دادن سلسله مراتب و قشربندی اجتماعی استفاده می کند. با این همه از دیدگاه او سبک زندگی معادل دیگری برای منزلت و تأکید بر الگوهای مصرف و نحوه استفاده از نعمات مادی و فرهنگی تلقی می شود.


دنبال کردن نمادهای منزلت و گئورگ زیمل

«زیمل» نیز که اولین جامعه شناسی سبک زندگی شهری مدرن است، سبک زندگی را شیوه های خاص مصرف کردن با هدف دنبال کردن نمادهای منزلت می داند که در دنیای امروز افراد از طریق آن می توانند فشارهای زندگی را تحمل کنند.

همچنین او اولین جامعه شناسی است که در خصوص جهان فراغت و مصرف گرایی طرح نظر کرده است. بعد از وبر و زیمل، وبلن در میان جامعه شناسان کلاسیک تنها کسی است که اصل مصرف را محور توجه قرار داده است.

او در کتاب «نظریه طبقه تن آسا» اصطلاح «مصرف خودنمایانه» را مطرح کرد که برای تبیین مفهوم مصرف گرایی در جوامعی مثل ایران بسیار مفید است. چرا که از مشخصات جامعه مصرفی امروز ایران نمایش تظاهرآمیز ثروت یا همان مصرف خودنمایانه وبلنی و بروز سبک های زندگی مبتنی بر این الگو است.


شیوه‌های متمایز سبک زندگی و میشل سوبل

«میشل سوبل» جامعه شناسی است که ما در این پژوهش برای تدوین مدل خود به آرای او استناد کرده ایم. در میان جامعه شناسان معاصر سوبل سبک زندگی را «شیوه های متمایز زندگی» می نامد.

او معتقد است می توان با سنجش رفتار قابل مشاهده شاخص سازی کرد و میان سبک های زندگی تمایز قائل شد، چرا که از دیدگاه سوبل هر یک از شاخص ها به خودی خود مبین وجهی از زندگی اند.

همچنین از آنجائی که او سبک زندگی را مجموعه رفتارها می داند، سنجش رفتار و یافتن شاخص برای آنها تنها با تبیین الگوهای مصرف ممکن است. مصرف به اعتقاد سوبل از تجارب زندگی است که سبک زندگی هم از همین تجارت ناشی می شود و آنها نیز خود تحت تأثیر ساختارهای اجتماعی قرار دارد. دیدگاهی که به طور خاص مدنظر این پژوهش هست.


بوردیو، الگوهای مصرفی و سبک زندگی

«بوردیو» نظریه پرداز دیگری ست که در این پژوهش به آرای او استناد شده است. بوردیو هم الگوهای مصرف را اصلی ترین شکل بروز سبک های زندگی می داند. از نظر او همیشه کشمکشی برای کسب قدرت و منزلت در میان طبقات گوناگون جامعه وجود دارد.

این کشمکش ها در فضای اجتماعی رخ می دهد. از نظر او این کشمکش ها تنها به قدرت اقتصادی مربوط نمی شود، بلکه سلطه فرهنگی را نیز در بر می گیرد. طبق دیدگاه بوردیو طبقه مسلط در جامعه بر فرهنگ قانونی حق انحصاری و سلطه دارد.

آن را تعریف و تعیین می کند که چه ذائقه هایی بهتر و چه سبک هایی از زندگی غالب و حاکم اند. در تئوری بوردیو توسعه عادات و سبک زندگی فردی فقط هنگامی قابل فهم است که درون یک زمینه اجتماعی خاص از روابط قدرت متصور شود.

دیدگاه «چنی» هم در پژوهش ما از آنجائی حائز اهمیت است که وی مطالعه سبک زندگی را برای هرگونه سیاست گذاری واقع بینانه و هدفمند در جامعه ضروری می داند. چرا که این سیاست هدفمند مستلزم کشف چشم اندازهای بی شمار سبک زندگی مردم آن جامعه است و از این رو در نگاه نخست او سبک زندگی را راه الگومند مصرف می داند. الگوهایی که مردم را از یکدیگر متمایز می کند و به ویژه در جوامع جدید تنها راه قشربندی اجتماعی به شمار می آید.
 
 

ب. نظریات حوزه رسانه:

تقابل جامعه و رسانه‌های ارتباطاتی

با مروری بر نظریات حوزه رسانه مرتبط با موضوع پژوهش به این نتیجه می رسیم که جامعه و رسانه ارتباطی متقابل با یکدیگر دارند؛ رویکرد مورد نظر این پژوهش، رویکرد جامعه محور است که رسانه ها را تحت تأثیر دگرگونی های تاریخی در حوزه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی می داند.

بر اساس نظریه نشر نوآوری های راجرز نیز فرض بر این است که رسانه با تصویر کردن ارزش ها و رفتارهای مختلف، انسان ها را در زندگی روزمره شان در مواجه با انتخاب های گوناگون قرار می دهد و آنها را به سوی اتخاذ سبک های زندگی جدید و متفاوت هدایت می کند.


رسانه‌ها از کاربران خط میگیرند!!

در تأیید نظریه فوق در این پژوهش، به نظر نظریه پردازان زندگی روزمره اتکاء می کنیم که معتقدند در حالی که امروزه رسانه ها بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره تلقی می شوند و خود این رسانه ها نیز از ساخت های کلان جامعه که در تلاش هستند قواعد خاص خود را به مخاطب منتقل کنند، نشأت می گیرند

بنابراین قدرت های حاکم از طریق این ساخت ها و زیر ساخت های جامعه تلاش می کنند ترجیحات مخاطب را تحت تأثیر قرار دهند و از 4 طریق هویت سازی، معنی کردن جهان، ایجاد سرگرمی و لذت و در نهایت ساختمند شدن زندگی روزمره بر زندگی مخاطبین خود تأثیر می گذارند. و آخرین نکته یی که در خصوص رابطه رسانه و جامعه در این نظریات مرتبط با حوزه رسانه مطرح می شود فرآیند بازنمایی است که می گوید رسانه ها آنچه را که واقعیت دارد منعکس نمی کنند، بلکه بر ساخت اجتماعی واقعیت تأثیر می گذارند.
 

الگو و مدل پژوهش

این پژوهش در صدد شناخت مؤلفه های سبک زندگی در سه دهه از فیلم های سینمایی ایران است. در واقع در اینجا از سینما برای نشان دادن سبک زندگی در دهه های 60، 70 و 80 استفاده کرده ایم.

با بررسی اجمالی در فیلم های ساخته شده این سال ها می توان دریافت که شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ایران تأثیر مستقیم و غیرقابل انکاری بر سینمای این کشور گذاشته است. از سوی دیگر دو مفهوم سنت و مدرنیته و سیر تحولات و تغییر مناسبات و ارزش ها و رفتار مردم در غالب این دو مفهوم، در سال های اخیر به یکی از اساسی ترین و پرچالش ترین حوزه های مطالعه و پژوهش تبدیل شده است.

برای ایرانیان و غیراروپایی ها عموماً جوانی و تازگی «سبک زندگی مدرن» اندکی محسوس تر است، زیرا ما هنوز در کنار سبک زندگی مدرن، عناصری از سبک زندگی سنتی و کهن یا قدیمی را تجربه می کنیم. همچنین برای ما مردم جوامع غیر صنعتی، سبک زندگی مدرن پدیده وارداتی که از اروپا به جامعه ما راه پیدا کرده است تلقی می شود.

جامعه شناسان و انسان شناسان عموماً بر این نکته اتفاق نظر دارند که عمومیت یافتن و فراگیری و تحقق جامعه گستر «سبک زندگی مدرن» از پنجاه سال پیش در نیمه دوم قرن بیستم آغاز شد. بنابراین تحولات دهه های شصت و هفتاد میلادی به مثابه سال های ظهور «انقلاب سبک زندگی» در اروپا اهمیت خاصی در مطالعات جامعه شناختی و انسان شناختی پیدا کرده است.
 

پژوهش ما درباره و حول محور سبک زندگی مدرن و سنتی‌ست

در این پژوهش مؤلفه های سبک زندگی را تحت دو عنوان اصلی سبک زندگی سنتی و مدرن بررسی خواهیم کرد. بستر مورد بررسی ما در این پژوهش رسانه سینماست؛ و فیلم هایی که در این سال ها ساخته شده بازنمایی از نگرش ها و ارزش های موجود در جامعه ایران است که به شکل رفتار مردم در جامعه، انتخاب هایشان و الگوی مصرف شان نمود پیدا کرده است.

بنابراین ما سبک زندگی را به عنوان مجموعه یی از رفتارها در نظر گرفته ایم که بر اساس ارزش ها و نگرش های موجود در این سال ها شکل گرفته و این رفتارها به بروز دو نوع سبک زندگی سنتی و مدرن انجامیده است.

رفتار مورد بررسی این پژوهش با توجه به موضوع سبک زندگی، از یک سو رفتار مصرف یا الگوی مصرف افراد جامعه است؛ چرا که سبک زندگی را روش الگومند مصرف و درک و ارزش گذاری محصولات مادی و فرهنگی می دانیم و این رفتار مصرف را به دو زیر عنوانِ رفتار مصرف مبتنی بر مصرف فرهنگی (رفتار فرهنگی) و رفتار مصرف مبتنی بر مصرف مادی (رفتار مادی) تقسیم می کنیم.

و از سوی دیگر برای جامعه بودن مباحث مورد نظر سبک زندگی رفتار غیرمصرفی افراد را نیز مد نظر قرار داده ایم. از آنجائی که گستره رفتار مصرفی و غیر مصرفی افراد بسیار وسیع است و پوشش همه مؤلفه های آن از عهده این پژوهش خارج است، هر کدام از رفتارها را با چند مؤلفه بررسی خواهیم کرد.

از جمله مؤلفه های مورد بررسی، مؤلفه هایی همچون نحوه پوشش و مدیریت بدن افراد، نحوه گذران اوقات فراغت، کالاهای منزل و نحوه چیدمان آنها، روابط میان فردی، نوع و شیوه غذا خوردن و آداب و رسوم و مناسک فردی و اجتماعی افراد است.
 


تعاریف عملیاتی

سبک زندگی سنتی:

این سبک شیوه ای است که افراد در زندگی خود با تکیه بر عناصر و عوامل گذشته، روابط خانوادگی و اجتماعی سنتی و نیز ارزش فردی و اجتماعی حاکم بر جوامع سنتی در پیش می گیرند. برای عملیاتی کردن این تعریف در این پژوهش علاوه بر بررسی عناصر سنتی رفتار مصرفی، رفتار و فعالیت های افراد در زندگی روزمره در یک جامعه سنتی نیز بررسی خواهد شد.
 

سبک زندگی مدرن:

مقصود از سبک زندگی مدرن شیوه ای است که افراد در زندگی با تکیه بر عوامل و عناصر نو و مدرن، روابط اجتماعی و خانوادگی حاکم بر جوامع مدرن و نیز ارزش های فردی و اجتماعی مدرن در پیش می گیرند.
 

سبک زندگی ترکیبی:

سبکی که تلفیقی از عناصر و مقولات زندگی مدرن و سنتی و نیز روابط و رفتارهای ترکیبی است. همانند سایر بخش های این پژوهش تنها وجه سخت افزاری سنت یا مدرنیته مطرح نیست، بلکه وجه نرم افزاری که در نگرش و ارزش ها و رفتارهای افراد بروز می کند، نیز مد نظر است.

افراد گاهی اوقات از نظر استفاده از کالاها و دارایی های منزل- یعنی بروز رفتار مصرفی- از سبک زندگی مدرن پیروی می کنند، اما در روابط میان فردی و آداب و رسوم و ارزش های فردی و اجتماعی شان سنتی هستند.

و یا اینکه پوشش شان ترکیبی از عناصر مدرن و سنتی است. مانند خانم هایی که با چادر از روسری رنگی و مانتوی کوتاه و شلوار جین و کفش کتانی استفاده می کنند. این نوع سبک هم به سنت ها گرایش دارد و هم به مظاهر زندگی مدرن.
 

رفتار مصرفی:

رفتاری است که افراد بر اساس یک سری معیارها و موازین خاص در مصرف انواع کالاها، انواع فعالیت ها و خدمات فراغت و نیز شیوه بهره مندی از آنها از خود نشان می دهند. و به دو شیوه رفتار مبتنی بر مصرف مادی و مصرف فرهنگی قابل تقسیم است.
 

الف. رفتار مصرف مبتنی بر مصرف مادی:

رفتار مصرفی است که در آن تأکید بر مؤلفه های اقتصادی و کالا و خدماتی می شود که عمدتاً نقش اقتصاد و پول برای دریافت و بهره مندی از آنها بسیار بارز است. رفتاری است که در آن مصرف کالاهای دارای ارزش اقتصادی و منزلتی مورد توجه است.

در واقع استفاده از پوشش و کالاهای به اصطلاح مصرفی و گذران اوقات فراغت مبتنی بر تفریح و سرگرمی و اولویت های هزینه یی به غیر از مایحتاج زندگی و استفاده از کالاهای فرهنگی که از غنای کمتری برخوردارند و نیز نمایش کالاهای گران قیمت و تجملی که به عنوان نمادهای منزلت اجتماعی مطرح اند از مؤلفه های این نوع رفتارند.
 

ب. رفتار مصرف مبتنی بر مصرف فرهنگی:

رفتار مصرفی است که با تأکید بر مؤلفه های فرهنگی و انتخاب و مصرف کالاها و خدمات و گذران اوقات فراغت مبتنی بر پرداختن به امور فرهنگی صورت می گیرد. رفتاری است که معرف بها دادن بیشتر افراد به مسائل فرهنگی نسبت به مسائل مادی است.

نقش سلیقه یا قریحه هنری به عنوان بخشی از انتخاب های ذوقی که یکی از عناصر سبک زندگی نیز به شمار می رود، در این نوع مصرف بسیار بارز است. در واقع استفاده از پوشش و کالاها و نیز گذران اوقات فراغت با تکیه بر عناصر تفکیک و سلیقه های هنری صورت می گیرد.
 

رفتار غیرمصرفی افراد (فعالیت ها و رفتار افراد در زندگی روزمره):

این رفتارها و فعالیت ها همه رفتارهای غیرمصرفی افراد اعم از شیوه غذا خوردن، آداب و رسوم و مناسکی در طول روز به جا می آورند و... را شامل می شود. این رفتارها همچون رفتار مصرفی ریشه در نگرش ها و ارزش های افراد دارد. که می تواند مبتنی بر تفکر سنتی یا مدرن باشد.
 

فیلم سینمایی داستانی:

در این پژوهش منظور از سینما، سینمای روایتی و داستانی است و به سینمای مستند پرداخته نمی شود. سینمایی که بیشترین تأثیر را از اجتماع پذیرفته و بالاترین تأثیر را بر اجتماع گذارده است، سینمای روایتی است.
 

مؤلفه گذران اوقات فراغت:

فعالیت های مرتبط با زمانی است که فعالیت های اجباری (مثل فعالیت های شغلی) را در بر نمی گیرد. در واقع فعالیت هایی است که در آنها نوعی گزینش و انتخاب صورت می گیرد. این فعالیت ها می تواند جنبه مادی یا فرهنگی داشته باشد. به طور مثال گذران اوقات فراغت می تواند از قدم زدن در مراکز خرید و خرید کردن تا سینما رفتن و مطالعه کردن را در بر بگیرد.
 

مؤلفه نوع پوشش:

نوع پوشش و لباسی است که افراد برای خود انتخاب می کنند. این پوشش می تواند از الگوی مادی یعنی لباس های گران قیمت و مجلل و یا الگوی فرهنگی یعنی لباس های ساده و اصیل را در بر بگیرد. به طور مثال لباس هایی از جنس چرم و براق نشان دهنده پیروی از الگوی مادی و لباس هایی با مدل های ساده و رنگ های خاص و ترکیبی نشان دهنده پیروی از الگوی فرهنگی است.
 
 

مؤلفه مدیریت بدن:

مدیریت بدن به معنای دستکاری و دخل و تصرف فرد در ظواهر جسمانی خود است. که شامل دستکاری آرایشی و بهداشتی و کنترل وزن و تناسب اندام می شود. به طور مثال جراحی های صورت مانند جراحی بینی و... و یا آرایش های غلیظ و استفاده از رنگ های تیره روی پوست و یا اصلاح ابرو طبق مد روز و به شکل متفاوت از عرف عمومی جامعه پیروی از الگوی مادی و آرایش های ملایم و استفاده از رنگ های مات و روشن که عمدتاً با هدف افزایش زیبایی طبیعی صورت گیرد، پیروی از الگوی فرهنگی است.
 

مؤلفه کالاهای منزل و خارج آن و چیدمان آنها:

منظور کالاهای زندگی است که افراد در محل زندگی یا محل کار خود برای استفاده های ضروری و غیر ضروری و نیز تزئین و چیدمان مکان های زندگی و کارشان از آنها استفاده می کنند. افراد برای چیدمان و مصرف کالاها در منزل و محل کار خود دست به انتخاب هایی می زنند که این انتخاب ها می تواند ریشه در رفتار مادی یا فرهنگی داشته باشد.

به طور مثال استفاده از بوفه پر از ظروف کریستال و گران قیمت در منزل پیروی از الگوی مادی و استفاده از کتابخانه پر از کتاب و نوارهای موسیقی و نصب تابلوها با ارزش هنری بالا پیروی از الگوی مصرف فرهنگی است.
 

مؤلفه روابط میان فردی:

در این پژوهش منظور از روابط میان فردی، نوع و شکل رابطه یی است که افراد با یکدیگر در محیط خانواده و اجتماع دارند. مثلاً رابطه زن و شوهری بدون فرزند یا تک فرزندی یا رابطه استاد و دانشجو نشان دهنده سبک زندگی مدرن و رابطه با همسایه یا رابطه استاد و شاگردی در محل کار نشان دهنده سبک زندگی سنتی است.
 

مؤلفه آداب و رسوم و مناسک فردی و اجتماعی:

به معنای رفتار و عمل فردی و جمعی افراد در خانواده و جامعه است، که اغلب با نوعی تقدس و احترام ویژه همراه است. این آداب و رسوم می تواند طیف وسیعی از آداب که ریشه در اعتقادات مذهبی افراد دارد تا آداب و رسومی که ریشه در عرف های خانوادگی و همچنین عرف های اجتماعی و سیاسی را دارد، در بر گیرد.

به طور مثال زیارت اهل قبور و نذری پختن که ریشه در اعتقادات و عرف های مذهبی دارد و برگزاری مهمانی های خانوادگی و برگزاری جشن های سالگرد ازدواج و تولد که ریشه در عرف های خانوادگی و اجتماعی دارد. به طور مثال زیارت اهل قبور و نذری پختن نشان دهنده سبک زندگی سنتی و برگزاری جشن سالگرد ازدواج نشان دهنده سبک زندگی مدرن است.
 

مؤلفه نوع غذا و شیوه غذا خوردن:

منظور مجموعه غذاها و نوشیدنی هایی است که افراد مصرف می کنند. که می تواند طیفی از غذاهای ایرانی تا غذاهای فرنگی و نیز غذاهای محلی و یا ترکیبی از همه آنها را در بگیرد. همچنین شیوه غذاخوردن خانواده، اینکه به طور جمعی یا فردی غذا می خورند یا اینکه از سطح زمین و یا میز ناهارخوری و پیشخوان آشپزخانه برای غذا خوردن استفاده می کنند را در بر می گیرد.

به طور مثال استفاده از غذاهای ایرانی و سطح زمین و سفره برای غذا خوردن نشان دهنده سبک زندگی سنتی و استفاده از غذاهای فرنگی و پیشخوان آشپزخانه برای غذا خوردن نشان دهنده سبک زندگی مدرن و یا استفاده از غذاهای فرنگی روی سطح زمین و سفره سبک زندگی سنتی - مدرن است.
 

روش تحقیق

روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیل محتواست

کریپندورف تحلیل محتوا (3) را تکنیکی پژوهشی معرفی می کند که به منظور استنباط تکرارپذیر و معتبر از داده ها در مورد متن آنها به کار می رود. مدت ها بود که در تحلیل محتوا فقط کمّی کردن موضوعات مورد توجه قرار می گرفت؛ در حالی که امروزه محققان روابط موجود بین آنها را نیز بررسی می کنند.

و اصولاً این نوع تحلیل را «موارد اشتراک» می نامند؛ زیرا که در این نوع تحلیل صرفاً محاسبه فراوانی ها مورد نظر نیست، بلکه وجوه اشتراک مورد محاسبه قرار می گیرد (رستمی و ضیایی پرور، 1389، 15).
 

پژوهش بصورت متن فیلمیک

در پژوهش حاضر در ابتدا هر فیلم را با استفاده از روش تحلیل متن (4) مورد بررسی قرار داده ایم. در این روش هر فیلم به عنوان یک «متن فیلمی» و یا «متن فیلمیک» (احمدی، 1375، 214 - 190) در نظر گرفته ایم.

«هر متن فیلمی ثبت سخن در نظام دیداری است. خواندن این متن در کلی ترین شکل آن از معنای محدود خواندن یک نوشتار بارها فراتر می رود. هر متن فیلمی نظامی است متشکل از رمزگان. بررسی متن به این اعتبار بررسی معناشناسی رمزگان و بررسی ساختاری نسبت درونی رمزگان است. هر متن فیلمی سازنده جهان خود است و افق دلالت های معنای خود را می آفریند.» (احمدی، 1375، 197)

در این مرحله از پژوهش مشخص کردن مضمون اصلی هر فیلم و ارزش های حاکم بر هر فیلم مد نظرمان بوده است. در مرحله بعد با پر کردن پرسشنامه معکوس برای هر فیلم و کدگذاری مقوله ها و مؤلفه ها به استخراج مؤلفه های مورد نظر پژوهش می پردازیم.

بدین ترتیب روش مورد استفاده، روشی ترکیبی از تحلیل محتوای کمی و کیفی است؛ روش کیفی تحلیل محتوا که استنباط نتایج بر اساس بودن یا نبودن ویژگی هایی در پیام تعریف شده است. غالباً برای اجرای بهتر مسایل در علوم اجتماعی کاربردی مورد توجه قرار گرفته است (هولستی، 1373، 22).


شیوه گردآوری اطلاعات اولیه از طریق مطالعات اسنادی صورت گرفته که در ذیل بیان می گردد:

1. مجلاتی که شامل بررسی و نقد آثار سینمایی بوده اند.
2. کتاب ها که بخشی از آن در رابطه با موضوع سبک زندگی و نظریه های آن بوده و بخش دیگر در رابطه با نقد و بررسی فیلم ها و دوره های مورد نظر می باشد.
3. مشاهده فیلم ها

 

 

ابزار جمع آوری اطلاعات و مقوله بندی

ابزار مورد نیاز برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه معکوس است. این پرسشنامه را از آن رو معکوس می خوانند که تمامی داده ها در اختیار محقق هستند (فیلم ها و اطلاعات موجود در آنها) و تنها باید اقدام به استخراج پاسخ از آنها پرداخت و آنها را تحلیل و تبیین کرد.

هر پرسشنامه معکوس در تحلیل محتوا حاوی مقوله ها و زیرمقوله هاست. مقوله بندی در تحلیل محتوا به معنای تقسیم بندی متن در بخش ها یا مقوله های جدا از هم است که خود این مقوله ها به زیرمقوله یا واحدهایی تقسیم می شوند. در واقع هر مقوله دارای چندین واحد است که از طریق آنها رد یا تأیید می شود.


در این پژوهش سه دسته مقوله مورد مطالعه قرار می گیرد:

الف. مقوله هایی که مشخصات فیلم ها و گونه های سینمایی را بررسی می کند که شامل:
گون یا ژانر سینمایی فیلم: خانوادگی - اجتماعی- کودک و نوجوان - سیاسی - جنگ و کمدی
- دهه ساخت فیلم: 60 – 70 – 80
- ترکیب جنسیتی بازیگران: زن - مرد
- گروه سنی محوری بازیگران: کودک و نوجوان - جوان - میانسال- سالخورده
- نوع سینما: تجاری - هنری - تجاری، هنری
- جایگاه فیلم در پژوهش: پرفروش - منتخب
- نوع موسیقی فیلم: سنتی ایرانی - سنتی محلی - پاپ ایرانی - غربی - بدون موسیقی
 
ب. مقوله هایی که مؤلفه های سبک زندگی را بررسی می کند:
- گذران اوقات فراغت
- نحوه پوشش و مدیریت بدن
- کالاها و دارایی های منزل و خارج از آن و نحوه چیدمان آنها
- روابط میان افراد
- نوع و شیوه غذا خوردن
- آداب و رسوم و مناسک فردی و اجتماعی
 
پ. مقوله هایی که ارزش ها و نگرش های حاکم بر فیلم را بیان می کند:
- ارزش جایگاه خانواده و توجه به جمع
- ارزش فردگرایی و حریم شخصی
- ارزش توجه به اخلاق (صداقت، درستکاری، ایثار و ...)
- ارزش عشق و دوست داشتن - ارزش ملی گرایی و وطن پرستی
- ارزش ثروت گرایی و مصرف گرایی
- ارزش آزادی سیاسی و اجتماعی
 

جامعه آماری و حجم نمونه:

فیلم های سینمایی ساخته شده در سه دهه 60، 70، 80 سینمای ایران، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند.

در این پژوهش از نمونه گیری غیر احتمالی و یکی از اشکال این شیوه، که نمونه گیری غیر احتمالی تعمدی و دسترس پذیر است استفاده می کنیم. نمونه گیری غیر احتمالی زمانی استفاده می شود که در پی اطلاع یافتن از نسبتی از جمعیت که پاسخ خاصی ارائه می دهند نیستیم، بلکه در پی اطلاع از دامنه پاسخ ها یا عقاید نمونه ها هستیم.

در این روش سعی می کنیم که نمونه شامل تعداد زیادی از مقوله مورد مطالعه (در این پژوهش فیلم) باشد، بی آنکه چندان در قید حفظ نسبت صحیح هر نوع از آنها باشیم (دواس، 1376، 84).
 

دو طیف برای مطالعه انتخاب شده‌اند

با توجه به تعاریفی که از روش ارائه شد در این پژوهش نمونه های مورد مطالعه از دو طیف مختلف فیلم انتخاب شده اند. طیف اول فیلم های پرفروش هستند که فیلم های پرفروش هر دهه را به عنوان نماینده سینمایی که مخاطب عام دارد و مردم عادی به آن گرایش دارند انتخاب کردیم.

در این گزینش گاهی قادر به یافتن فیلم پرفروش یک سال در دهه یی نشدیم و برای اینکه توازن موجود به هم نخورد از فیلم پرفروش دوم آن سال در همان دهه استفاده کردیم. ولی به طور کلی فیلم های انتخاب شده در این بخش همگی جزء فیلم های اول تا سوم پرفروش سال ساخت خود بوده اند.

طیف دوم، فیلم های منتخب نویسندگان، منتقدان و مترجمان حوزه سینما هستند که این فیلم های منتخب را به عنوان نماینده سینمای متفاوت و با مخاطب خاص انتخاب کردیم. و برای این کار از نتایج رای گیری مجله سینمایی «فیلم» بهره گرفتیم.

مجله ی سینمایی فیلم یکی از معتبرترین مجلات سینمایی ایران است که طی 29 سال اخیر به طور مستمر و حرفه یی به حوزه سینما و فیلم پرداخته است. این ماهنامه قدیمی ترین نشریه سینمایی پس از انقلاب در ایران نیز است؛ به همین دلیل شاید بتوان گفت مجله فیلم گنجینه یی مکتوب از سینمای پس از انقلاب بوده و همچون سندی تاریخی ست از آنچه که بر سینمای ایران می گذرد.
 
 

فیلم‌های برتر سه دهه‌ی اخیر برای پژوهش منتخب شدند

این نشریه در طی این 29 سال هر 10 سال یکبار از منتقدان، نویسندگان و مترجمان سینمایی ایران می خواهد تا فیلم های برتر عمر خود را انتخاب کنند. در رای گیری شماره 400 مجله فیلم 92 نفر شرکت کردند که ما به دلیل محدودیت زمان و حجم پژوهش حاضر 25 نفر از آنها را که از بقیه پر کارتر و شناخته شده تر بودند، انتخاب کردیم و فیلم های منتخب این افراد در سه دهه مورد نظر خود را به عنوان نمونه برای تحلیل محتوا برگزیدیم.

تعداد فیلم های منتخب این افراد بیش از 23 فیلمی است که در ادامه می آید، اما باز هم به دلیل محدودیت های گفته شده آن فیلم هایی را انتخاب کردیم که حداقل دو نفر از این تعداد به آن رای داده باشند.
 

واحد نمونه گیری و واحد ثبت:

واحد نمونه گیری این پژوهش فیلم سینمایی است. هر فیلم به سه قسمت نیم ساعته تقسیم بندی شده است. واحد ثبت خصوصیات و ویژگی های مطرح در هر نیم ساعت است که بر حسب مقوله های مورد نظر به عنوان واحد ثبت محسوب می شوند.
 

یافته های مربوط به اهداف توصیفی

بر طبق داده های در اختیار، 9/26 درصد از فیلم های مورد بررسی در این پژوهش در دهه 60، 4/40 درصد آنها در دهه 70 و 7/32 آنها در دهه 80 ساخته شده اند. بنابراین بیشترین فیلم های مورد بررسی در این پژوهش از مجموع فیلم های منتخب و پرفروش مربوط به دهه 70 بوده اند.

در فیلم های منتخب بیشتر سبک زندگی سنتی و در فیلم های پرفروش بیشتر سبک زندگی مدرن نشان داده شده است. همچنین سبک زندگی ترکیبی یا بینابینی در فیلم ها منتخب بیشتر از فیلم های پرفروش مورد توجه قرار گرفته است.

و این نشان دهنده آن است که عموم مردم بیشتر به سمت فیلم های که در آن سبک زندگی مدرن نشان داده می شود، جذب می شوند و منتقدان و متخصصان حوزه سینما، فیلم هایی را که سبک زندگی سنتی یا ترکیبی در آنها نشان داده می شود را ترجیح می دهند.
 

توزیع فراوانی و درصدی درجه بندی فیلم ها

بر اساس داده های پژوهشی، فیلم های هنری 1/48 درصد، فیلم های تجاری 6/34 درصد و فیلم هایی که هم تجاری و هم هنری بوده اند 4/15 درصد فیلم های نشان داده شده در این سه ده 60، 70 و 80 می باشند. بنابراین فیلم های هنری بیشترین تعداد را در فیلم های مورد بررسی این پژوهش به خود اختصاص می دهند.

و از میان فیلم های مورد بررسی این پژوهش، فیلم های دهه 60 و 70 بیشتر در گروه فیلم های هنری، فیلم های دهه 80 بیشتر در گروه فیلم های تجاری قرار گرفته اند.
 
جدول توزیع فراوانی و درصدی سبک زندگی
سبک زندگی فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی
سنتی 75 1/48 1/48 1/48
مدرن 63 4/40 4/40 5/88
ترکیبی 18 5/11 5/11 0/100
کل 156 0/100 0/100
 
با نگاه به این جدول، مشاهده می کنیم که 1/48 درصد از فیلم های این پژوهش سبک زندگی سنتی، 4/40 درصد فیلم ها سبک زندگی مدرن و 5/11 درصد فیلم ها سبک زندگی ترکیبی را نشان می دهند. بنابراین سبک زندگی سنتی بیشترین سبک زندگی نشان داده شده در فیلم های این سه دهه 60، 70 و 80 را به خود اختصاص داده اند.

به طور کلی در دهه 60 و 70 سبک زندگی سنتی و ترکیبی و در دهه 80 سبک زندگی مدرن بیشترین سبک زندگی نشان داده شده در فیلم های این سه دهه بوده است.
 

جدول توزیع فراوانی و درصدی الگوی رفتار
الگوی رفتار فراوانی درصد درصد معتبر درصد تجمعی
فرهنگی 108 2/69 2/69 2/69
مادی 27 3/17 3/17 5/86
ترکیبی 21 5/13 5/13 0/100
کل 156 0/100 0/100
 
با نگاه به این جدول، مشاهده می کنیم که الگوی رفتار فرهنگی 2/69 درصد، الگوی رفتار مادی 3/17 درصد و الگوی رفتار ترکیبی 5/13 درصد الگوی رفتار مطرح شده در مضامین فیلم های مورد بررسی این سه دهه را به خود اختصاص داده اند. بنابراین الگوی رفتار فرهنگی بیشترین الگوی رفتاری نشان داده شده در فیلم های مورد بررسی این پژوهش می باشد.

در دهه 60 و 70 بیشترین الگوی رفتار نشان داده شده، الگوی رفتار مطرح در مضامین فیلم های سینمایی با رویکرد فرهنگی بوده است. ولی در دهه 80 الگوی رفتار با رویکرد مادی بیشترین الگوی رفتار نشان داده شده در فیلم ها است.
 

یافته های مربوط به آزمون فرضیه ها

فرضیه اول با انجام آزمون همبستگی پیرسون تائید می شود. ارتباط معناداری و معکوسی بین الگوی رفتار مادی و سبک زندگی سنتی وجود دارد. معنادار است بدین معنی که کسانی که از الگوی رفتار مادی پیروی می کنند، سبک زندگی شان سنتی است.

و معکوس است یعنی هر چه فیلم از نظر سبک زندگی سنتی تر باشد پیروی از الگوی رفتار مادی در آن کمتر مشاهده می شود.

بر اساس جدول زیر با توجه به سطح معناداری که کمتر از 05/0 است مشخص می شود که رابطه معنادار است و با توجه به 2 ستاره شدن ضریب همبستگی پیرسون مشخص می شود که رابطه در سطح 99% معنادار است. شدت رابطه نیز متوسط است (مقدار ضریب بین 3/0 و 7/0 است)

فرضیه دوم با آزمون همبستگی پیرسون رد می شود و ارتباط معناداری بین الگوی رفتار فرهنگی و سبک زندگی مدرن وجود ندارد و این بدین معنی ست که پیروی از الگوی رفتار فرهنگی لزوماً به معنی داشتن سبک زندگی مدرن نخواهد بود. بر اساس جدول زیر با توجه به سطح معناداری که بیشتر از 05/0 است مشخص می شود که رابطه معنادار نیست.
 
جدول آزمون  Cپیرسون همبستگی الگوی رفتار فرهنگی و سبک زندگی مدرن
الگوی رفتار فرهنگی
سبک زندگی مدرن ضریب همبستگی پیرسون .095
سطح معناداری .238
کل 156
با انجام آزمون کی دو یک بعدی برای فرضیه سوم مشخص می شود که تفاوت معناداری بین تعداد سبک های زندگی مشاهده شده در فیلم ها وجود دارد. البته کی دو بنا بر نقص ذاتی خود قادر به تعیین اینکه کدام مقوله به طرز معناداری بیشتر یا کمتر از بقیه است نمی باشد و صرفاً وجود تفاوت کلی را نشان می دهد.

بر اساس جدول زیر با توجه به اینکه سطح معناداری پایین تر از 05/0 است مشخص می شود که تفاوت معناداری بین فراوانی های مشاهده شده سه مقوله وجود دارد. این به این معنی است که احتمالاً سبک زندگی بینابینی به شکل معناداری کمتر از دو نوع دیگر مشاهده شده است.
شدت رابطه نیز متوسط است (مقدار ضریب بین 3/0 و 7/0 است).
  
جدول توزیع فراوانی سبک های زندگی
سبک زندگی فراوانی مشاهده شده فراوانی مورد انتظار تفاوت
سنتی 75 0.52 0.23
مدرن 63 0.52 0.11
بینابینی 18 0.52 -0.34
کل 156
          

فرضیه پنجم پژوهش نیز با آزمون کی دو تأیید می شود

در این مورد نیز با توجه به سطح معناداری کی دو مشخص می شود که ارتباط معناداری بین دهه ساخت فیلم و الگوی رفتار مصرفی ارائه شده در آن وجود دارد. همانگونه که در جدول تقاطعی مشاهده می شود با حرکت از دهه 60 به سمت دهه 80 از رفتارهای فرهنگی کاسته شده و به موازات آن رفتارهای مادی پررنگ می شوند.

این رابطه بر اساس ضریب وابستگی متوسط است و با توجه به آزمون لاندا بهتر است از روی الگوی رفتار مصرفی در فیلم دهه ساخت آن را پیش بینی کنیم تا پیش بینی بهتری داشته باشیم.
 
جدول تقطعی الگوی رفتار و دهه ساخت فیلم
 
الگوی رفتار
ده ساخت فیلم
60 70 80 کل
فرهنگی 39 51 18 108
مادی 0 6 21 27
بینابینی 3 6 12 21
کل 42 63 51 156
جدول آزمون کای اسکوایر برای بررسی الگوی رفتار مصرفی و دهه ساخت فیلم
الگوی رفتار و دهه مقدار درجه آزادی سطح معناداری
ضریب کی دو 195.45 4 000
ضریب وابستگی .474 .000
تعداد موارد مورد قبول 154
یافته های حاصل از فرضیه پنجم بیان می کند بین دهه ساخت فیلم و تک تک مؤلفه های سبک زندگی مورد بررسی در این پژوهش هر کدام به طور جداگانه (گذران اوقات فراغت، پوشش و مدیریت بدن، روابط میان فردی، نوع و شیوه غذا خوردن، کالاهای منزل و چیدمان آن، آداب و رسوم فردی و اجتماعی) رابطه معنادار وجود دارد با آزمون های مختلف به شرح زیر است:


رابطه‌های آزمون‌های معنادار

یافته حاصل از بخش اول فرضیه پنجم نشان می دهد که بین دهه ساخت فیلم و نحوه گذران اوقات فراغت در آن ارتباط معنادار وجود دارد. در اینجا نیز رابطه معنادار و متوسط است و بر اساس لاندا بهتر است از روی نحوه گذران اوقات فراغت، دهه ساخت فیلم را پیش بینی کنیم.

بدین ترتیب که هر چه از دهه 60 به سمت دهه 80 پیش می رویم، گذران اوقات فراغت مردم به پیروی از الگوهای سبک زندگی مدرن گرایش دارد. البته در دهه 70 پیروی از سبک زندگی بینابینی (سنتی - مدرن) بیش   از دو دهه دیگر است. که این خود تأئیدی بر خاص بودن دهه 70 است.
 
جدول تقاطعی گذران اوقات فراغت و دهه ساخت فیلم
 
گذران اوقات فراغت
دهه ساخت فیلم
60 70 80 کل
سنتی 21 18 12 51
مدرن 15 21 33 69
بینابینی 3 12 6 21
کل 39 51 51 141
مؤلفه دوم در فرضیه پنجم بیان می کند که بین دهه ساخت فیلم و نحوه پوشش و مدیریت بدن در آن ارتباط معنادار دیده می شود. با آزمون کی دو برای این فرضیه مشخص می شود که رابطه معنادار و متوسط است

و طبق نتیجه لاندا الگوی مدیریت بدن متغیر مستقل مناسب تری برای پیش بینی دهه ساخت فیلم است، زیرا مقدار آن بیشتر است. بدین صورت که هر چه از دهه 60 به سمت دهه 80 پیش می رویم نحوه پوشش و مدیریت بدن افراد به پیروی از الگوی سبک زندگی مدرن و بینابینی گرایش دارد. البته گرایش به سمت سبک زندگی مدرن بیشتر از سبک زندگی بینابینی است.

مؤلفه سوم از فرضیه پنجم نشان می دهد که بین دهه ساخت فیلم و نوع غذا و شیوه غذا خوردن در آن رابطه معنادار و متوسط وجود دارد و با توجه به نتیجه لاندا بهتر است از روی نوع و نحوه غذا خوردن، دهه ساخت فیلم را پیش بینی کنیم.

چرا که در این حالت پیش بینی همراه با خطای کمتری خواهد بود. و هر چه از دهه 60 به سمت دهه 80 می رویم نوع غذا و شیوه غذا خوردن افراد به سمت الگوی سبک زندگی مدرن پیش می رود و در دهه 70 پیروی از الگوی سبک زندگی بینابینی بیشتر از دو سبک دیگر است.
 

مؤلفه چهارم فرضیه پنجم حاکی از آن است که بین دهه ساخت فیلم و آداب و رسوم و مناسک فردی و اجتماعی در آن نیز ارتباط معنادار وجود دارد. با توجه به اینکه جدول تقاطعی دو متغیر حالت مستطیلی دارد باید از وی کریمر برای برآورد شدت رابطه استفاده کنیم که در اینجا رابطه متوسط تشخیص داده می شود.

در این جدول لاندا قابل تفسیر نیست و باید از تاو گودمن و کراسکال به جای آن استفاده شود. در نتیجه مشخص می شود که در اینجا هم دهه ساخت فیلم متغیر مستقل مناسب تری است.

از دهه 60 به دهه 80 آداب و رسوم فردی و اجتماعی مردم به سمت پیروی از الگوی سبک زندگی سنتی گرایش پیدا می کند ولی از دهه 60 به سمت دهه 70 ناگهان گرایش به سمت پیروی از الگوی سبک زندگی مدرن افزایش چشم گیر پیدا می کند و دوباره در دهه 80 این افزایش به سمت پیروی از الگوی سبک زندگی مدرن کاهش پیدا کرده و سبک زندگی سنتی غالب می شود.
 
جدول تقاطعی مؤلفه آداب و رسوم فردی و اجتماعی و دهه ساخت فیلم
 
آداب و رسوم
دهه ساخت فیلم
60 70 80 کل
سنتی 15 18 18 51
مدرن 0 12 9 21
کل 15 30 27 72

ارتباط معناداربین روابط میان فردی و زمان ساخت فیلم
یافته ی حاصل از مؤلفه پنجم این فرضیه نشان دهنده این است که بین دهه ساخت فیلم و روابط میان فردی در آن ارتباط معنادار وجود دارد. در این مورد به علت اینکه بیش از 20% خانه ها دارای فراوانی مورد انتظار کمتر از 5   هستند (22%,2) باید از ضرایب وابستگی مناسب (در اینجا ضریب وابستگی) استفاده کنیم. به این ترتیب با توجه به سطح معناداری ضریب وابستگی می توان ادعا نمود که ارتباط معناداری بین دو متغیر دهه ساخت فیلم و روابط بین فردی وجود دارد. بر اساس آزمون لاندا نیز مشخص می شود که روابط بین فردی می تواند بهتر به عنوان متغیر وابسته به کار رود.

هر چه از دهه 60 به سمت دهه 80 می رویم روابط میان فردی افراد به طور کلی از الگوی سبک زندگی سنتی به سمت سبک زندگی مدرن و بینابینی افزایش پیدا می کند. اما این افزایش با یک وقفه از دهه 70 به 80 همراه است؛ بدین صورت که از دهه 70 به 80 پیروی از سبک زندگی بینابینی بیشتر از پیروی از سبک زندگی مدرن است. یعنی دهه 70 بیشترین پیروی از سبک زندگی مدرن نسبت به دو دهه 60 و 80 در فیلم ها دیده می شود.
 

ارتباط معنادار بین زمان ساخت فیلم و دکوراسیون منزل

6. مؤلفه آخر فرضیه پنجم نیز حاکی از ارتباط معنادار بین دهه ساخت فیلم و مؤلفه چیدمان و کالاهای منزل در آن است. در مورد این فرضیه هم از ضریب وابستگی استفاده می کنیم. با توجه به سطح معناداری ضریب وابستگی رابطه معنادار تشخیص داده می شود.

لاندا نیز دهه ساخت فیلم را به عنوان متغیر مستقل مناسب تر معرفی می کند. هر چه از دهه 60 به سمت دهه 80 پیش می رویم کالاهای منزل و چیدمان آنها از سمت پیروی از الگوی سبک زندگی سنتی به سمت پیروی از الگوی سبک زندگی مدرن و بینابینی پیش می رود، با این توضیح که دهه 60 و 80 از نظر پیروی از الگوی سبک زندگی بینابینی در کالاهای منزل و چیدمان آنها با یکدیگر برابرند و در دهه 70 هیچ گونه پیروی از الگوی سبک زندگی بینابینی دیده نمی شود.

فرضیه ششم با آزمون کی دو رد می شود، بدین معنی که بین ارزش های حاکم در فیلم ها و دهه ساخت آن ها رابطه معناداری وجود ندارد. در این مورد با توجه به اینکه سطح معناداری بالاتر از 05/0 است در نتیجه H صفر رد نمی شود و نمی توان ادعا کرد که ارتباط معناداری بین دهه ساخت فیلم و ارزش های حاکم بر فیلم وجود دارد. در نتیجه محاسبه شدت رابطه و تعیین متغیر مستقل مناسب تر موضوعیت نمی یابد.
 
جدول تقاطع ارزش ها و دهه ساخت فیلم
 
ارزش ها و دهه
دهه ساخت فیلم
60 70 80 کل
سنتی 15 21 18 54
مدرن 21 18 18 57
بینابینی 3 18 9 30
کل 39 57 45 141

یافته های حاصل از فرضیه هفتم که ارتباط معنادار بین مشخصات فیلم ها و دهه ساخت آنها را مورد مطالعه قرار می دهد

این مطالعات به شرح زیر است:

1- بین موسیقی فیلم ها و دهه ساخت آن ها ارتباط معنادار وجود دارد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در مجموع موسیقی 17 فیلم سنتی ایرانی، 3 فیلم موسیقی سنتی محلی، 17 فیلم موسیقی پاپ ایرانی و 15 فیلم نیز بدون موسیقی بوده اند.

در دهه 60 موسیقی سنتی ایرانی موسیقی بیشتر فیلم ها بوده و در دهه 70 و 80 موسیقی پاپ ایرانی موسیقی غالب بوده است. بنابراین ارتباط معناداری بین موسیقی فیلم ها و دهه ساخت آنها وجود دارد و از دهه 60 به سمت دهه 80 موسیقی فیلم ها از موسیقی سنتی ایرانی (سنتی) به سمت موسیقی پاپ ایرانی (مدرن) گرایش پیدا کرده است.

2- بین گروه سنی محوری فیلم ها و دهه ساخت آن ها ارتباط معنادار وجود دارد. از مجموع 50 فیلم، 6 فیلم با محوریت سنی کودک، 16 فیلم با محوریت سنی جوان، 7 فیلم با محوریت سنی میانسال، 1 فیلم با محوریت سنی کهنسال، 15 فیلم با محوریت سنی جوان، میانسال و 5 فیلم با محوریت کودک، میانسال ساخته شده اند.

ارتباط معناداری بین گروه سنی محوری فیلم ها و دهه ساخت آن وجود دارد به طوری که در دهه 60 عمده فیلم ها با محوریت سنی کودک، میانسال و در دهه 70 و 80 بیشتر فیلم ها با محوریت سنی جوان و جوان، میانسال ساخته شده اند.

3- بین جنسیت بازیگران و دهه ساخت فیلم ارتباط معنادار وجود دارد. به طور کلی در فیلم های مورد بررسی، در 6 فیلم نقش زن، در 16 فیلم نقش مرد و 28 فیلم نقش هر دو جنس غالب بوده است.

در فیلم های ساخته شده دهه 60، نقش مرد بارز و در دهه 70 و 80 نقش هر دو جنس بارز بوده است. و در هیچ دهه یی نقش زن، نقش غالب نبوده است. این یافته نشان از این نکته دارد که در سینمای ایران نگاه سنتی به زن در تمام این سال ها به قوت خود باقی مانده و در بهترین شرایط نقشی مساوی با نقش مرد به او داده اند.

این مسأله می تواند علل متفاوتی داشته باشد، از محدودیت هایی که برای حضور زن بر روی پرده سینما وجود دارد تا عدم شناخت و ناتوانی فیلمنامه نویسان و کارگردانان از تصویر کردن نقش زنانه و ... که نیاز به مطالعه بیشتر دارد.

4- بین ژانر فیلم ها و دهه ساخت آن ها ارتباط معنادار وجود دارد. از مجموع 50 فیلم 7 فیلم در ژانر کودک، 16 فیلم در ژانر خانوادگی، 18 فیلم در ژانر اجتماعی، 2 فیلم در ژانر سیاسی، 3 فیلم در ژانر جنگ، 3 فیلم ژانر کمدی و یک فیلم در ژانر تاریخی ساخته شده اند.

بنابراین ارتباط معناداری بین ژانر فیلم ها و دهه ساخت آنها وجود دارد. به طوری که در دهه 60 ژانر اجتماعی و بعد از آن ژانر کودک غالب بوده است. در دهه 70 نیز ژانر اجتماعی و بعد ژانر خانوادگی، ژانر غالب است. اما در دهه 80 ژانر خانوادگی غالب بوده و ژانرهای اجتماعی، جنگ و کمدی همگی با یک میزان فراوانی در رتبه بعدی قرار گرفته اند. نکته جالب توجه اینکه در سال های دهه 80 هیچ فیلمی در ژانر کودک ساخته نشده است، در حالی که فیلم های ساخته شده در این ژانر در سال های دهه 60 یکی از پر مخاطب ترین و پرفروش ترین فیلم ها بوده اند.


خاطرات جمعی کودکان نباید مورد بی محبتی سیاست‌گذاران قرار بگیرد

بی توجهی سیاست گذاران و سینماگران به این ژانر می تواند عواقب ناخوشایندی در نسل کودک کنونی و نسل بزرگسال آینده داشته باشد؛ چرا که بخشی از خاطره جمعی کودکان دهه 60 سینما و تماشای فیلم های کودکانه تشکیل می دهد در حالی که کودکان دهه 80 هیچ خاطره جمعی کودکانه ایرانی یی نخواهند داشت.

نکته دیگر فراوانی فیلم های ساخته شده در ژانر اجتماعی در سال های دهه 70 است که این فراوانی به فضای فرهنگی و هنری جامعه برمی گردد که با روی کار آمدن دولت اصلاحات نسبت به قبل بازتر و فرصت برای طرح مضامین اجتماعی فراهم شده بود.

5- یافته پژوهش نشان می دهد که رابطه معناداری بین سبک زندگی نشان داده شده در فیلم و جایگاه آن در پژوهش وجود دارد. از رابطه بین جایگاه فیلم و سبک زندگی به این نتیجه می توان رسید که در فیلم های منتخب سبک زندگی سنتی و بینابینی بیشتر از سبک زندگی مدرن نشان داده شده اند، ولی در فیلم های پرفروش سبک زندگی مدرن بیشتر مورد توجه بوده است.

نکته جالب اینجاست که عموماً تصور می شود که فیلم های منتخب که توسط نویسندگان و منتقدین سینما یا به عبارتی نخبگان این حوزه انتخاب شده است گرایش بیشتری به زندگی مدرن را نشان می دهند به نشان دادن نشانه های ظاهری و مادی این سبک زندگی بسنده کرده اند، نشانه های ظاهری جذابی که برای مخاطب عام و سرگرم شدن و رویاپردازی آنها، جالب بوده ولی برای نخبگان این حوزه جذابیتی نداشته است.
 

جمع بندی و نتیجه گیری
مبنای این پژوهش بر این اصل استوار است که تغییرات عمده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از صافی ساختارهای اجتماعی که زمینه آثار هنری و ادبی را شکل می دهند بر هنر و بالاخص سینما تأثیر می گذارند.

همچنین می دانیم که در زندگی امروز رسانه ها از زندگی روزمره قابل تفکیک نیستند و سیاست های کلان جامعه از طریق رسانه ها مقصد و ترجیحات خود را به مخاطب انتقال می دهند؛ و رسانه سینما با بهره گیری بیشتر از عنصر زیبایی شناختی و تأمل بیشتر، رسانه مهمی برای بررسی این ترجیحات است.

بر این مبناست که فیلم های مورد بررسی در این پژوهش در سه دهه 60، 70 و 80 از لحاظ مؤلفه های سبک زندگی را بازتاب وضعیت جامعه در این دوره ها در نظر گرفتیم.

سبک‌های زندگی محصول نگرش‌های مختلف مردم است

از سوی دیگر رفتارهای مردم در زندگی روزمره منجر به شکل گرفتن سبک های مختلف زندگی می شود و از آنجائی که رفتارها ریشه در ارزش ها و نگرش ها دارند، بنابراین سبک زندگی می تواند محصول نگرش ها و ایستارهای ذهنی افراد باشد.

ارزش ها و نگرش هایی که در افراد منجر به بروز رفتاری خاص می شود مولود پیش زمینه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در جامعه است. و این همان نکته ای است که بوردیو در کتاب «تمایز» برای کشف سرمایه فرهنگی و سایر سرمایه ها از آن بهره برده است.

با مطالعه مؤلفه های سبک زندگی در فیلم های این سه دهه، سه نوع سبک زندگی سنتی، مدرن و ترکیبی (سنتی - مدرن) شناسایی شد. همچنین الگوی رفتاری و ارزش های حاکم بر هر فیلم نیز مورد تحلیل قرار گرفت.

نتایج حاصل از یافته های این پژوهش حاکی از این است که از میان سبک ها، سبک زندگی سنتی با 8/48 درصد؛ از میان الگوی رفتارها، الگوی رفتار فرهنگی 2/69 درصد؛ و از میان ارزش ها، ارزش های مدرن با 5/36 درصد به طور کلی در فیلم های این سه دهه غالب بوده اند.


شکل گرفتن الگوهای رفتاری و بروز رفتارهای متفاوت در جامعه

بر مبنای نظریه های این پژوهش ارزش های حاکم بر هر جامعه سبب شکل گیری الگوهای رفتاری و بروز رفتار در افراد آن جامعه می شوند و مجموعه رفتارهای افراد سبک زندگی شان را شکل می دهند.

بنابراین قاعدتاً می بایست این سه مفهوم ارزش، الگوی رفتار و سبک زندگی در یک راستا و هم جهت و تأیید کننده یکدیگر باشند و بر اساس فرضیات پژوهش رابطه ی معناداری بین این سه وجود داشته باشد؛ در حالی که یافته ها نشان از تناقض و تفاوت دارند.

رفتار مادی همان طور که اشاره شد ریشه در ارزش هایی همچون پول، برخورداری از سرمایه اقتصادی و مصرف دارد و رفتار فرهنگی ریشه در ارزش هایی همچون برخورداری از سرمایه فرهنگی، تفکر و سلیقه تعلیم دیده و رشد یافته دارد.

یافته های این پژوهش حاکی از آن است که بین الگوی رفتار مادی و سبک زندگی سنتی رابطه معنادار وجود دارد ولی بین الگوی رفتار فرهنگی و سبک زندگی مدرن این رابطه مشاهده نمی شود. چنین یافته هایی ما را به سمت دو مفهوم مهم جامعه شناختی رهنمون می سازد.


برخورد ویژه و بارز با دو مفهوم قوی جامعه شناختی که مطالعه ما را مسیریابی کرده‌اند

اول پدیده یی به نام «تاخر فرهنگی» در جامعه امروز ایران است.

تاخر فرهنگی نتیجه توسعه برون زا و نامتوازن در یک جامعه است. بدین صورت که کشورهای در حال توسعه یی همچون ایران در جریان نوسازی و رو آوردن به دنیای مدرن، شروع به کپی برداری و وارد کردن تکنولوژی و دستاوردهای تمدن غرب کرده اند؛ فارغ از توجه به این امر که این دستاوردها برخاسته از تمدن غرب و منطبق با ساختارها و تاروپود جامعه میزبان است، نه جامعه مهمان

و در جریان انتقال این دستاوردها صرفاً ظاهر و وجوه مادی آنها منتقل می شوند؛ اما فرهنگ رو به رو شدن با این دستاوردها همراه با آنها اشاعه پیدا نمی کند. زیرا در این جوامع پیوندهای سنتی بسیار عمیق و پیچیده با کنترل درونی قوی وجود دارد و مردم به طور درونی از فشار و نیروی عظیم هنجارهای سنتی و ملاحظات اجتماعی نانوشته و غیر رسمی پیروی می کنند. به همین دلیل است که در چنین کشورهایی از جمله ایران اختلالات و تعارض هایی در سطح جامعه، مردم و ساختارهای کلان اجتماعی شکل گرفته است.

دوم مفهوم «فرهنگ طبقه تن آسا» است

این مصرف که برگرفته از نظریه «طبقه تن آسا» وبلن است، بدین معنی ست که مصرف طبقه مرفه نه از سر نیاز بلکه برای کسب اعتبار اجتماعی و به گونه یی برای جلب توجه است. از ویژگی های این طبقه نمایش تظاهر آمیز ثروت و بروز سبک های جدید زندگی با شکل گیری بسیار خودنمایانه مصرف است.

با این اوصاف است که می بینیم نمایش سبک های زندگی در فیلم های سینمایی از دهه 60 به سمت دهه 80، نمایش مصرف گرایی در کنار الگوهای سبک زندگی مدرن می باشد. به واقع آنچه از مدرنیته و دنیای مدرن در فیلم های سال های اخیر نشان داده می شود بیشتر معطوف به نمایش مصرف و نیز دارا بودن سرمایه اقتصادی است؛ که نشان دهنده این است که در این فیلم ها عمدتاً به اقتباس صوری از دنیای مدرن بسنده شده و از مدرنیته در جایگاه فرهنگ و اندیشه مدرن بهره ی چندانی نبرده اند.

تحمل فشارهای زندگی مدرن از دید گئورگ زیمل

البته سوی دیگر نیز این یافته قابل توجه است و آن اینکه به تعبیر زیمل این شیوه خاص مصرف کردن که با هدف دنبال کردن نمادهای منزلت صورت می گیرد راهی است که از طریق آن افراد می توانند فشارهای زندگی مدرن را تحمل کنند، به همین دلیل است که در فیلم ها به خصوص در دهه 80 لزوماً نمایش مصرف، مخصوص طبقه مرفه نشان داده نمی شود، بلکه به تدریج این شیوه مصرف در تمام طبقات اجتماعی شیوه پیدا کرده و همه افراد در هر طبقه و با هر سبک زندگی از کوچکترین امکانی برای این نمایش تظاهر آمیز در جهت کسب منزلت استفاده می کنند.

بدین ترتیب است که در دهه 60 و 70 الگوی رفتار نشان داده در فیلم های سینمایی، الگوی رفتار با رویکرد فرهنگی در کنار پیروی از سبک زندگی سنتی بوده و هر چه به سمت دهه 80 می رویم با ورود هر چه بیشتر مظاهر زندگی مدرن و فرهنگ مدرنیته از طریق افزایش و کاربرد روزافزون رسانه ها و سایر ابزار آلات زندگی مدرن، سبک زندگی مدرن بیشتر از سبک زندگی سنتی و ترکیبی در فیلم ها مورد توجه قرار می گیرد.
 


تفکر و تعقل تعلیم دیده قابل صادرات و واردات نیست

و انتظار می رود با رفتن به سمت پیروی از الگوی سبک زندگی مدرن پیروی از الگوی رفتار فرهنگی نیز ادامه پیدا کند؛ در حالی که این طور نیست و این الگوی رفتار مادی یا به تعبیری پیروی از الگوی مصرف گرایی است که جای الگوی رفتار فرهنگی را گرفته است.

چرا که الگوی رفتار فرهنگی عمدتاً معطوف به حوزه هایی است که نیازمند تفکر و تعقل تعلیم دیده می باشند که با وارد کردن از غرب امکان پذیر نیست. سرمایه فرهنگی به تعبیر بوردیو در برگیرنده تمایل های پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن در فرد انباشت می شود.

بنابراین رفتار فرهنگی در جامعه یی بروز می کند که فرصت و امکان اجتماعی شدن و رشد یافتن همه جانبه را به افراد خود داده باشد. مردم جامعه ایرانی از نظر فیزیکی و سخت افزاری مدرن شده اند، ولی از نظر فکری و نرم افزاری هنوز تا تفکر مدرن فاصله دارند.

البته در فیلم های ساخته شده در دهه 70 به خصوص نیمه دوم این دهه به دلیل شرایط خاص بوجود آمده بعد از ظهور دولت اصلاحات، تا حدی شرایط برای طرح مضامین و مفاهیم فرهنگی زندگی مدرن، فراهم تر از دوره های دیگر بود. با این حال با آغاز دهه 80 این روند در فیلم های این دهه معکوس شد که بررسی علل آن نیاز به مطالعه و پژوهش بیشتر دارد.


به زودی یک سبک زندگی تلفیقی در دسترس خواهد بود

یافته دیگر در مورد سبک زندگی ترکیبی است که انتظار می رفت با توجه به در حال گذار بودن جامعه ایرانی و تجربه نسبتاً طولانی مدتی که از ورود مدرنیته به ایران می گذرد، این سبک زندگی که تلفیقی از مؤلفه های سبک زندگی سنتی و مدرن است بیش از دو سبک دیگر مشاهده شود که اینطور نشد و این سبک و مؤلفه های مربوط به آن، کمترین سبک زندگی مشاهده در فیلم های این سه دهه است.

نکته جالب توجه دیگر تفاوت و تناقضی است که میان ارزش های حاکم بر فیلم ها و سبک زندگی مشاهده شده در آنها دیده می شود. به طور مثال در دهه 60 ارزش های حاکم بر فیلم ارزش هایی مدرن هستند ولی سبک زندگی نشان داده شده سبک زندگی سنتی است؛ بدین ترتیب میان ارزش ها و نگرش ها و فعالیت واقعی افراد در زندگی روزمره فاصله وجود دارد.

البته این بدان معنی نیست که ارزش ها و نگرش ها را یکی از منشاء های سبک زندگی ندانیم، بلکه ارزش و نگرش جزئی از سبک زندگی نیستند. ارزش ها و نگرش های مشابه لزوماً به سبک زندگی یکسان نمی انجامند و داشتن سبک زندگی همسان به معنای دارا بودن ارزش و نگرش های مشابه نیست؛ فقط می توان گفت تعاملی بین این دو مقوله برقرار است.


نویسندگان:

آقایان محمدرضا رسولی(1)، غزال بی بک آبادی(2)
 
پی‌نوشت‌ها:
1- استادیار گروه علوم ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز
2- دانشجوی دکتری علوم ارتباطات دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات
3- Content analysis
4- Text analysis
 
منابع:
اجلالی، پرویز (1388)، سایه جامعه بر سینما سالنامه مجله فیلم، شماره 19.
احمدی، بابک (1375) از نشانه های تصویری تا متن، تهران: نشر مرکز.
آسابرگر، آرتر (1379) روش های تحلیل رسانه، ترجمه پرویز اجلالی، تهران: نشر مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها.
اسدزاده، مصطفی (1383) جامعه شناسی سیاسی سینمای ایران در دهه 70 شمسی، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (علیه السّلام).
چاووشیان، حسن (1381) سبک زندگی و هویت اجتماعی: مصرف و انتخاب های ذوقی به عنوان تمایز و تشابه اجتماعی در دوره اخیر مدرنیته، رساله دکتری جامعه شناسی دانشگاه تهران.
چنی، دیوید (1378) سبک زندگی، ترجمه حسن چاووشیان، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی.
حسینی زاد، مجید (1374) تحولات اجتماعی و سینمای ایران، رساله دکتری جامعه شناسی دانشگاه تهران.
خادمیان، طلیعه (1387) سبک زندگی و مصرف فرهنگی، نشر جهان کتاب.
دلاور، علی (1380) مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی، تهران: انتشارات رشد.
دواس، دی. ای (1385) پیمایش در تحقیقات اجتماعی، ترجمه هوشنگ نایبی، تهران: نشر نی.
راودراد، اعظم (1382) سینما رسانه فراموش شده، فصلنامه رسانه، شماره 54.
رستمی، حسن و ضیایی پرور، حمید (1389) بررسی پیام های ارتباطی، تهران: نشر سیمای شرق.
رسولی، محمدرضا (1382) بررسی مؤلفه های سبک زندگی در تبلیغات تجاری تلویزیون، رساله دکتری علوم ارتباطات دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات.
رضوی زاده، نورالدین (1386) بررسی تأثیر مصرف رسانه ها بر سبک زندگی ساکنان تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات.
ساروخانی، باقر(1386) روش های تحقیق در علوم اجتماعی، جلد دوم، تهران: انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
فاضلی، محمد (1382) سبک زندگی و مصرف، تهران: نشر صبح صادق.
کاظمی، عباس (1387) مطالعات فرهنگی، مصرف فرهنگی و زندگی روزمره در ایران، تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی.
کریپندورف، کلوس (1378) تحلیل محتوا، ترجمه هوشنگ نایبی، تهران: انتشارات روش.
کوزر، لوئیس (1372) زندگی و اندیشه بزرگان جامعه، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: انتشارات علمی.
گرب، ادوارد (1381) نابرابری اجتماعی: دیدگاه های نظریه پردازان کلاسیک و معاصر، ترجمه محمد سیاهپوش و احمدرضا غروی زاد، تهران: نشر معاصر.
گودرزی، پیام (1381) بررسی نقش سینما در معرفی پدیده های نوآورانه در جامعه ایران بعد از دوم خرداد 1376، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم ارتباطات دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز.
گوشبر، فرهاد (1384) طبقه اجتماعی و سبک زندگی، پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه تهران.
گیبنیز، جان و آر ویمر، بو (138ه1) سیاست پست، ترجمه منصور انصاری، تهران: انتشارات گام نو.
گیدنز، آنتونی (1384) جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی.
گیدنز، آنتونی (1380) پیامدهای مدرنیته، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشر نی.
محمدی، مجید (1371) سینما و زندگی، تهران: نشر مینا.
محمدی، مجید (1380) سینمای امروز ایران، تهران: انتشارات جامعه ایرانیان.
معتمد نژاد، کاظم (1386) وسایل ارتباط جمعی، تهران: انتشارات دانشگده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
مک کوئل، دنیس (1385) درآمدی بر نظریه های ارتباط جمعی، ترجمه پرویز اجلالی، تهران: انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها.
مهدی زاد، سید محمد (1387) رسانه و بازنمایی، تهران: انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها.
وبلن، تورشتاین (1383) نظریه طبقه مرفه، ترجمه فرهنگ ارشاد، تهران: نشر نی.
هولستی، ال. آر (1373) تحلیل محتوا در علوم اجتماعی و انسانی، ترجمه نادر سالارزاده امیری، تهران: انتشارات دانشگاه علامه.
هواکو، جرج (1361) جامعه شناسی سینما، ترجمه بهروز تورانی، تهران: نشر آیینه.
Bourdieu, pierre. (1984). “Distinction : A social critique of Judgments of Taste”, London : R. K. P.
Bocock, Robert. (1992). “Consumption and Lifestyle”, Open University Press
Bausiger, Human. (1984) .” Media, Technology and Daily life “, Media culture and society
Dearing James W. and Everett M. Rogers, (1996). “Agenda Setting”, sage ,p.99
Newcomb, Horace and Paul Hirsch. (1987). “Television as a cultural Forum “ , in H.Newcomb (ed) Television : The Critical view, 4th edition, Newyork : Oxford university press. P55
Giddens, Antjony. (1973). “the Class structure of the Advanced Societies”. London, Hutchinson and Company. Internet
Knulst, Wim and Van den Broek, Anderias. (2003). “ Lifestyle and Consumption: Consequences of Stratification”. Poetics 31 .p 213 – 224. Internet Sobel, Michael. (1981). “Lifestyle and social structure : Concepts, Definition, and Analysis” Academic press. Internet
Veal, Anthony. (2001). “Leisure, culture and Lifestyle”. Internet
سایت اینترنتی
Http://Fakouhi.com
http://Hccmr.com
Http://aa-saeidi.com
Http://noormags.com
 
منبع: فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، شماره 25، زمستان 1390، صص 126-97.